ستون آخر

من تا به حال یک رابطه جنسی خشن رابطه با دانشگاه استنفورد برای اولین بار در. من متنفر دو سال اول کالج چرا که من

توسط NEWSSALAM در 25 خرداد 1399

من تا به حال یک رابطه جنسی خشن رابطه با دانشگاه استنفورد برای اولین بار در. من متنفر دو سال اول کالج چرا که من در تلاش بود به جا به یک جعبه. من اجازه دهید دیگران تعریف من و تنها زمانی که آنها خوشحال بودند که با تعریف من احساس می کنم مثل من اجازه داده شد خوشحال است. چرا که برای برخی از افتضاح دلیل به عنوان یک جوان 19 ساله که تنها درک موفقیت به عنوان "مثل هر کس دیگری" مردم خشنود بود و تنها چیزی که من می دانستم که به انجام است.

بنابراین من به شیار که اکثر دانش آموزان در یک دانشگاه که به نظر می رسد به گسترش به جای پل شکاف بین هنر و علوم; من خودم CS یا سینه به طور کامل با وجود دانستن که نوشتن خلاق چیزی بود که من انجام فکری و عاطفی نه برنامه نویسی. و این مانع از نهادینه آموزش و پرورش است. ببینید در میان سمی اشتغال نخبگان فرهنگ تداوم توسط اردک سندرم که من امیدوار بود و صرفا یک اسطوره بوده است به نحوی ریشه دوانده در من که تحصیلات دانشگاهی صرفا به معنای به من شاغل و همچنان به سوخت آمریکا سیستم سرمایه داری به جای سوال آن است. چگونه دانشگاه می تواند به رخ کشیدن از تشکیل "نسل بعدی از متفکران" هنگامی که آنها را تقویت غیر اخلاقی — و یا به جای بدتر بی تفاوت — رفتار ، در حالی که راه های سیستم دارای قابلیت های آن (من در زمان کلاس ها در مهندسی عمران و محیط زیست برای مثال که من ارزش این روز) من فکر نمی کنم آن را به اندازه کافی به دانشجویان سال اول صرفا انتخاب یک فکر می کنم دوره و ارسال مقاله قبل از تماس با آنها را به خوبی گرد.

کلاس 2020 است راه رفتن را به یک جهان که در مواجهه سریع و لازم است تغییر و دانشگاه نیاز به انجام بهتر در آموزش دانش آموزان خود را به دنبال اخلاقی کار در پاسخ به این تغییر. به خصوص در نور سیاه و سفید زندگی می کند توجه به حرکت من از دیدن کسانی که قادر به ارائه دادن. در دو سال اول عبور کردن CS کلاس نه یک بار من تا به حال یک کلاس در اطراف اخلاق اطلاعات و سایبری سیاست. به عنوان یک floundering دانشجوی سال اول و حتی بیشتر اشتباه دوم من نمی دانم این کلاس من نیاز به دنبال کردن برای خودم و من صادقانه حتی نمی باید در ذهن برای آن زمانی که من در تلاش بود به پایان به عنوان بسیاری از دروس به عنوان من می توانم قبل از تابستان کارآموزی استخدام چرخه.

اما چیزی کلیک سال سوم من وقتی که من متوجه شدم چقدر احمق بودم برای خودم مجبور به یک جعبه من هرگز نمی تواند واقعا به جا. سال سوم من برچیده که جعبه و من استنفورد تجربه در زمان به نوبه خود زمانی که من متوجه شدم من می خواستم — نیاز — به یاد بگیرند که برای من; من تا به حال دو سال از چپ به استفاده از آموزش من تا به حال قبل از من. و من یاد گرفتم که یکی از بزرگترین حقایق است که داستان اطلاع غیرداستانی. آموزش و پرورش در این سالها آموخته است من در مورد مردم و احساسات و گفتگو و گفتمان است که مجهز به من برای شرکت در گفت و گو با مردم در اطراف من به طور یکسان و بر خلاف. من شروع به گرفتن کلاس من واقعا علاقه مند و من پیوست تئاتر و فیلم گروه در دانشگاه است که من قبلا هرگز احساس راحت تعمق به. من کاملا به معنای واقعی کلمه پا را از منطقه راحتی من شد و از همه بهتر به دلیل آن است.

و در آستانه ارشد سال, بهترین دوست من, و من تصمیم گرفتم این امر می تواند یک ایده سرگرم کننده برای خودمان به اتفاقات در دانشگاه به عنوان آخرین هورا. بنابراین ما مجموعه ای را برای پیوستن به برخی از گروه ها در دانشگاه ما همیشه کنجکاو در مورد. و اجازه دهید من می گویند که پیوستن به روزانه شده است یکی از بهترین تصمیمات من در دانشگاه استنفورد — هر چند متاسفانه و متاسفانه اواخر یکی. نوشتن برای فیلم ضرب و شتم در هنر و زندگی بخش بوده است چنین شادی و خوش کردند در سال گذشته. من حتی متوجه نشدم که چگونه اغلب من پیدا کردم خودم فکر رزین برای مقالات چون من پیوست یک بخش که تحت پوشش مواد من واقعا دوست داشتم. راه برای نوشتن یک مقاله هرگز احساس یک کار سخت و طاقت فرسا; من عجله آدرنالین از چیدن از هم جدا "آموزش جنسی" و دوباره خواندن "مردم عادی" فقط به آماده شدن برای تماشای آن در Hulu. هر چند من نمی توانم لیست خاطرات نوستالژیک از چهار سال به عنوان یک نویسنده به صورت روزانه من نمی توانم ترک استنفورد بدون تصدیق همه آن را به من ارائه در نه ماه. آن پرسیده است: اشتیاق من برای نوشتن و برای فیلم و آن را به من خاطر نشان کرد که با وجود این همه من همیشه یک راه پیدا کردن به چیزهایی که من در مورد پرشور. با تشکر از شما برای همه روزانه از این فرصت برای فکر کردن و نوشتن و بحث و گفتگو و با تشکر از شما برای گرفتن من در زمانی که من به آن نیاز ترین. بنابراین من به شما یادآوری می کنند — آن را هرگز خیلی دیر به انجام چیزی که شما همیشه می خواستم برای انجام.

برخی از مردم می توانند آن را جعلی تا آنها آن را. واقعا خوب در آن است. اما من می توانید آن را جعلی نیست. من نمی توانم خودم را مجبور به انجام چیزی است که من نمی مراقبت در مورد. زمانی که من پرشور در مورد چیزی که فقط جهت زندگی من در حال رفتن به رفتن بدون توجه به آنچه سکسکه به طور موقت جلوگیری من در طول راه. و من این را می گویم به همه شما — هنگامی که شما واقعا عمیقا پرشور در مورد چیزی است که شما با شکست مواجه خواهد شد. دلیل این که شما در خود اعتقاد به اندازه کافی برای نگه داشتن بر روی این رویا اما کمرنگ و هنوز هم دلیل این که شما قوی هستند و اختصاص داده شده به خود را, شما نمی خواهد اجازه دهید به خودتان حل و فصل. بنابراین زمانی که شما احساس می کنید که ضربه در روده خود را که عشق برای چیزی اجازه دهید آن را توانمند شما. و اجازه دهید آن را به شما درایو.

تماس با آنجلینا رنگ در ahue 'در' stanford.edu.

روزانه متعهد به انتشار یک تنوع از op-eds و نامه به سردبیر. ما دوست دارم به گوش افکار خود را. ایمیل و نامه به سردبیر به eic 'در' stanforddaily.com و op-ed ارسالی به نظرات 'در' stanforddaily.com.

به دنبال روزانه در Facebook, Twitter و Instagram.



tinyurlis.gdclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب