برای پوشش بهتر حمله 6 ژانویه، مجموعه مقالات و تأملات ما را بخوانید که به بررسی وضعیت ما به عنوان یک کشور یک سال بعد، از جمله اینکه چه چیزی تغییر کرده است - و چه چیزی از زمان یورش گروهی خشن از حامیان ترامپ به ساختمان کنگره ایالات متحده تغییر نکرده است، بخوانید.
«آنها به اصلاحات سیاسی علاقه مند هستند، نه این که مردم علاقه مند هستند خشمگین”
این همان چیزی است که کریستین داونپورت، استاد علوم سیاسی در دانشگاه میشیگان، در روزهای پس از 6 ژانویه به من گفت، زیرا من و آملیا سعی کردیم بفهمیم که چگونه نارضایتی سیاسی برخی از آمریکایی ها به خشونت علیه دشمنان سیاسی آنها تبدیل شده است. و حالا، یک سال بعد، من هنوز در مورد آن نقل قول فکر می کنم.
داونپورت سعی میکرد به من بفهماند که اگرچه شورش کنگره ماهیت سیاسی داشت، اما بخشهایی که آن را تغذیه میکردند چنین نبودند. راست و چپ، دموکرات و جمهوری خواه: این دودستگی ها در جامعه وجود دارد، اما علت آن اتفاق نیست. داونپورت گفت: نابرابری درآمد، نارضایتی نژادی، کاهش اعتماد به نهادها - اینها واقعاً چیزهای خطرناکی بودند. ما تمایل داریم که این تقسیمات را به عنوان تقسیمات حزبی در نظر بگیریم، زیرا این تقسیم بندی است که داده های نظرسنجی ما قرار است دنبال شود. اما در کمی کردن و به تصویر کشیدن تعداد درختان، این واقعیت را از دست می دهیم که در یک جنگل هستیم.
داونپورت تنها دانشمند علوم سیاسی نیست که معتقد است روندهای مهم مورد توجه قرار نمی گیرند زیرا نظرسنجی ها و نمودارهای ما با تمرکز بر سیاست حزبی گیر کرده اند. آن ویلسون، استاد روانشناسی که هویت را مطالعه میکند، میگوید حتی خود نظرسنجی که به ما میگوید آمریکاییها افراد طرف مقابل طیف سیاسی را دوست ندارند، نشان میدهد که این تقسیمبندی آنطور که در ظاهر به نظر میرسد واضح نیست. در دانشگاه ویلفرد لوری در کانادا.
به عنوان مثال، تحقیقات نشان میدهد که آمریکاییها تصور میکنند که دوقطبیبندی حزبی بیشتر از آنچه هست وجود دارد، و چریکهای سیاسی اغلب طرف مقابل را به دلایلی که ربطی به اینکه این افراد چه کسانی هستند یا چه اعتقادی دارند، دوست ندارند. برای مثال، در یک نظرسنجی در سال 2018، بیش از 75 درصد از جمهوریخواهان گفتند که نژادپرستی هنوز در آمریکا وجود دارد، اما دموکراتها معتقدند حدود نیمی از جمهوریخواهان چنین احساسی دارند. در همین حال، جمهوری خواهان حدس می زنند که اکثریت قریب به اتفاق دموکرات ها خواستار مرزهای کاملاً باز هستند. کمی بیش از یک چهارم با این ایده موافق هستند.
مطالعات دیگر نشان داده است که در حالی که آمریکایی ها بیشتر از یکدیگر قطبی شده اند، بیشتر و بیشتر از ما به عنوان "مستقل" سیاسی شناخته می شویم - تا 45 درصد در هفته های منتهی به شورش های 6 ژانویه. ویلسون گفت: «بعضی از چیزهایی که واقعاً مردم را فعال میکنند، چیزهایی نیستند که واقعاً به ایدئولوژی چریکی مربوط باشند.
در عوض، احساس آمریکاییها نسبت به تشکیلات سیاسی و اجتماعی ممکن است بسیار گویاتر باشد. یعنی به جای نگاه کردن به افکار عمومی در یک محور چپ-راست سیاسی، میتوان به چگونگی تقسیم آمریکاییها در امتداد خطوط ایدئولوژیک علیه نظام نگاه کرد.
گروهی از محققان در یک سند در سال 2021 دریافتند که بعد ضد نظام برخی از افراطهای نگرانکنندهتر در سیاست آمریکا را توضیح میدهد - مانند حمایت از تئوریهای توطئه، تأیید دیدگاههای ضدکارشناسی و تلقی سیاست به عنوان نبرد بین خیر و شر. بهتر از بعد چپ-راست سیاست ما. یکی از این محققان، جوزف اوشینسکی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه میامی، با استفاده از دادههای تحقیقاتی جمعآوریشده در اکتبر 2020، هیچ تفاوتی در گسترش عقاید ضد نظام بین دموکراتها و جمهوریخواهان پیدا نکرد. علاوه بر این، اوسکینسکی دریافت که ایدئولوژیها در تاسیس اعتقاد بهتری به توطئه های QAnon و اتهامات ترامپ در مورد تقلب در رأی دهندگان نسبت به جهت گیری چپ-راست پیش بینی می کند.
آنچه در 6 ژانویه اتفاق افتاد برای بازگرداندن یک رئیس جمهور جمهوری خواه به قدرت بود - اما ایدئولوژی جمهوری خواه ممکن است بهترین راه برای درک اینکه ترس و خشم نشان داده شده در کاپیتول از کجا می آید.
پس اگر تحلیل های جامعه شناختی و پژوهشی ما برای دیدن این موضوع تنظیم نشود، چه چیزی را از دست می دهیم؟
به گفته ویلسون، بسیار. احزاب سیاسی از تحریک و ترویج قطب بندی چریکی سوء استفاده می کنند زیرا این امر باعث تحریک فعالیت بیشتر از جانب آنها می شود. و دانشگاه و رسانهها که این تقسیمبندی را توضیح اصلی خشونت سیاسی آمریکا میدانند، در معرض خطر ایجاد نوعی قطبیسازی چریکی دروغین هستند که ما را به این باور میرساند که طرف مقابل چیزهایی را میخواهد که واقعاً نمیخواهند.
اما نگرانکنندهتر این واقعیت است که ایدئولوژیهای ضد نظام وقتی به آنها نگاه نمیکنیم از بین نمیروند یا بیربط نمیشوند. باورها وجود دارند و منتظرند تا کسی آن را بگیرد و استفاده کند. یک سیاستمدار می تواند ظاهر شود و ایدئولوگ ها را علیه نظام در مجلس سیاسی خود مهار کند. این سیاستمدار سپس می تواند این آمریکایی ها را متقاعد کند که آنها تنها بخش قابل اعتماد جهان سیاسی هستند. و این سیاستمدار میتواند آمریکاییها را با ایدئولوژی علیه نظام متقاعد کند که برای او بجنگند. می توان گفت که این دقیقاً همان کاری است که ترامپ انجام داد و حزب جمهوری خواه سیاستمداران بیشتری دارد که این مسیر را طی کرده اند - اما این یک گزینه برای هر کشوری است. نادیده گرفتن ایدئولوژیها علیه نظام به معنای نادیده گرفتن این است که چگونه چریکهای سیاسی میتوانند آنها را به سلاح تبدیل کنند، درست همانطور که در پلههای کاپیتول انجام دادند.
[ad_2]
مقالات مشابه
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- نحوه جستجوی زمان مواد شیمیایی در توییتر
- طب سوزنی برای عوارض ناشی از رادیوتراپی و شیمی درمانی دکتر عیسی پیرمرادی
- Pensacola برسد گرما شاخص 107 قبل از اینکه کمی خنک کننده با چهارم جولای
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- مسکن نابرابری در لس آنجلس است که تمرکز جدید UCLA داده برای دموکراسی مختصر
- UWF بسکتبال بازدید JUCO رتبه برای offseason نقل و انتقالات
- پرداخت كربن فعال شده
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی